بچه های خدایی |
[ جمعه 90/10/9 ] [ 6:19 عصر ] [ اسمان ]
[ نظر ]
این جمعه هم رفت و داغ دیدارت دوباره بر دلم نشست. . . ای آنکه اهل دلی تو با من بگو. . . از مهدی عج الله تعالی چه خبر؟. . [ جمعه 90/10/9 ] [ 6:17 عصر ] [ اسمان ]
[ نظر ]
[ پنج شنبه 90/10/8 ] [ 10:15 عصر ] [ اسمان ]
[ نظر ]
او هم آمده تا بگوید حسین جان من هم مثل رقیه ی تو جانم را برایت میدهم. . . شاید هم آمده تا به رقیه بگوید نتری من هم آمده ام تا دوباره بابایت را . . . دشمنان ببینند که ایران پر از علی اصغر ها . رقیه ها. علی اکبرها . قاسم ها و ابا الفضل هاست . . . واین فقط قطره ای از دریای بیکران انقلاب اسلامی ایران است . . همه گوش به فرمان اسلامند و انقلاب. . . 9 دی دوباره یادو نام شهدا را بیشتر و بیشتر از همیشه زنده کرده است. . . وانگار آن روز امام حسین باری دیگر ندای هل من ناصر ینصرنی را سر داد. . . ودیگر امام حسین علیه السلام تنها نبود. . . کوچک و بزرگ . پیرو جوان همه و همه با اشک چشم و سینه ای بغض آلود فریاد سر دادند. . . لبیک یا حسین علیه السلام [ پنج شنبه 90/10/8 ] [ 10:9 عصر ] [ اسمان ]
[ نظر ]
دیگر صدای موذن از ماذنه آن حسینیه ی با عظمت شنیده نمی شود . دیگر کبوتران بیقرار از حوض حسینیه وضو نمی سازند. . . دیگر صدای صلوات محمد حسن و دیگر پیروان صحنه ی نبرد شنیده نمی شود. . . دیگر صدای گامهای استوار (( به شماره یک ، دو ، سه )) عاشقان ابا عبدلله الحسین علیه السلام در زمین صبحگاه دو کوهه به گوش نمی رسد. . . [ پنج شنبه 90/10/8 ] [ 9:21 عصر ] [ اسمان ]
[ نظر ]
کجایند متشکلین صف های طویل نماز عشق. . .؟ کجایند بسیجیان بی ادعای حسینیه ی حاج همت. . . کجایند سرداران اسلام. . . همت ها . باکریها. . توسلی ها. . ابر کوه ها. . زیالدین ها . . .؟ و کجایند بسیجیان گمنام. . .؟ [ پنج شنبه 90/10/8 ] [ 9:14 عصر ] [ اسمان ]
[ نظر ]
کجایند متشکلین صف های طویل نماز عشق. . .؟ کجایند بسیجیان بی ادعای حسینیه ی حاج همت. . . کجایند سرداران اسلام. . . همت ها . باکریها. . توسلی ها. . ابر کوه ها. . زیالدین ها . . .؟ و کجایند بسیجیان گمنام. . .؟ [ پنج شنبه 90/10/8 ] [ 9:14 عصر ] [ اسمان ]
[ نظر ]
کجایند سینه خیزان مطلع الفجر. . .؟ کجایند مرغان عشق . . .؟ همانان که شهید مظلوم بهشتی تو صیفشان کرد. (( بسیجیان مرغان عاشقی هستند که که جایشان در دنیا نیست)) [ پنج شنبه 90/10/8 ] [ 8:23 عصر ] [ اسمان ]
[ نظر ]
سالهاست که دیگر قطار بسیجیان آقا از مقابل دو کوهه نمی گذرد. مدتاست که صدای سوت قطار در فضای خوزستان مقابل ایستگاه عاشقان بیقرار شنیده نمی شود. دیگر صدای صلوات بسیجیان با مشاهده ی ساختمان دو کوهه به گوش نمی رسد کجایند آن چهره های معصوم.؟ کجایند آن یادگاران روح الله. . . کجایند سینه خیزان مطلع الفجر. . . [ پنج شنبه 90/10/8 ] [ 8:16 عصر ] [ اسمان ]
[ نظر ]
وچقدر زیبا او هم فهمید. . .که جای نام مادر کجاست. . . ونام حسین علیه السلام همیشه بر روی سرماست. . . آقا جان ببین سربازانت را لبخند میزنند. . . لباسهایشان را پوشیده اند و آماده اند برای مبارزه . . . با سلاح یا حسین . . . فقط معصومیت نگاهشان کافیست تا کمر دشمن شکسته شود. . . اینان هم فهمیدند معنای9 دی را. . . شاید هیچ از سیاست و نظام و انقلاب ندانند . . . اما از زمانی که به دنیا آمدند خوب میدانستند حسین علیه الیلام کیست. . . شاید از اشکهای پنهانی مادر هنگام شیر دادنشان فهمیدند. . . یا از دستهای بابا که بر سرو سینه میزد. . . او خوب میداند صاحب اسمی که بر سر بسته کیست و به آن افتخار میکند. . . او حالا پر از غرورو قدرت و مردانگیست. . . چون نامی به بزرگی حسین علیه السلام بر پیشانی اش بسته. . . [ پنج شنبه 90/10/8 ] [ 8:7 عصر ] [ اسمان ]
[ نظر ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |