سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بچه های خدایی
قالب وبلاگ

شهید.

لبخند بزن ....

به پوچی این دنیا و دویدن های من

لبخند بزن

به من که تو را فراموش خواهم کرد خیلی زود ... مثل امروز

تازه راز خنده های تو را فهمیدم ... تو می خندیدی به امروز من ...و فردای من ها

و من باور نداشتم آنچه را ،که تو را ،در کفن ، پارچه ای که از آن می هراسم به خنده وا داشته.

تو می خندیدی به هدف من هدفی که پایانی جز پوچی نداشت ...

 می خندیدی به بازیهای دنیا و پیروزی که در این مسیر به دست آوردی ..

تو در المپیک جهان هستی برنده ی مدال عاقبت بخیری و سعادت شده ای

و من زیر وزنه های خواسته هایم بازنده شدم و حذف شدم از دور مسابقات دنیا...

تو می خندیدی چون خوشحال بودی آنقدر خوشحال که جسم بی جانت هم به خنده افتاد و لبخند آخرین لحظه ی وداعت هم ماندنی شد ...

 اما هیچکس خنده های مرا ندید و من محو شدم در اداهایی که برای زندگی و خیال خوشبختی ام در می آوردم ...

 تو رفتی با خنده ، من ماندم با دنیایی از حسرت و گریه و چه دیر فهمیدم  نقشه ی راه خوشبختی را ...

بخند میدانم باز هم لبخند میزنی از آن بالا از دل آسمان به من . و راهی که انتخاب کرده ام و میدانم بن بست است...

کاش خیلی زودتر راز لبخندت را می فهمیدم و آن را درسینه ام میکاشتم تا به تو برسم و من هم با تو لبخند بزنم وقت رفتن ...

 به این دنیا

و آرزوهای پوچش.

دردو دل نوشته ی آسمان بچه های خدایی

 


[ دوشنبه 91/6/13 ] [ 5:24 عصر ] [ اسمان ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

*
امکانات وب


بازدید امروز: 41
بازدید دیروز: 105
کل بازدیدها: 554867
*
آخرین مطالب
لینک های مفید
* *
لینک دوستان
لینک های مفید
*



*