بچه های خدایی |
آه ... آهی به سوزناکی دل ... آهی سرد و یخ زده ... آهی پر از خجالت ... آهی به رنگ غربت ... می کشم از حال دلم... می دانم که شما منتظر نگاه من نیستید شما از من صدا می خواهید حرکتی حسینی ... ومن باید بر نفسم زار بزنم که ضعیف است... نمی دانم باید اسم این نوشته ها را چه گذاشت ... خون نوشت ... درد نوشت ... همه چیز الا دل نوشته ... من خجالت می کشم از عکس های شما... می نویسم تا دلم را خالی کنم .. اما شما چگونه دلتان را از دردهای ما خالی می کنید شما ... بغض هایتان را در کدام حوض کوثری گریه می کنید ... نکند گلایه کنید به مادرتان ... تنها ابروی ما چادر مادر است ... صبر کنید شاید ... ما هم یاد بگیریم حسینی شدن را ... درد نوشت آسمان...
[ شنبه 91/2/2 ] [ 11:5 عصر ] [ اسمان ]
[ نظر ]
|
درباره وبلاگ
*
امکانات وب بازدید امروز: 85 بازدید دیروز: 22 کل بازدیدها: 555311
آخرین مطالب
لینک های مفید
*
آرشیو مطالب
لینک دوستان
لینک های مفید |
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |