بچه های خدایی |
اادمی خواهم همگام با سایه تنهایم در خیال بارانی ام قدم بزنم و چتر شکسته ی بغضم را بگشایم. میخواهم شاعر لحظه های سرخ باشم و غزل غزل گریه کنم . . . می خواهم در امتداد خاموش از تو بگویم از تو که طراوت شقایقهای با غچه ام خواهی بود. . . خدایا دوست دارم همیشه از تو بنویسم ، بی آنکه در جستجوی قافیه باشم ، بی آنکه واژه ها را انتخاب کنم . میخواهم ساده بنویسم از تو. . . از تو که هنوز می دانم دوستم داری و هر سپیده دم یک سبد مهربانی از تو هدیه می گیرم. . . گرچه گاهی از یادت غافل می شوم . اما تو دلگیر نمی شوی و مرا میبخشی. خدایا یاری ام کن تا فقط از تو و برای تو بنویسم. . . [ یکشنبه 90/10/18 ] [ 7:28 عصر ] [ اسمان ]
[ نظر ]
|
درباره وبلاگ
*
امکانات وب بازدید امروز: 70 بازدید دیروز: 54 کل بازدیدها: 554216
آخرین مطالب
لینک های مفید
*
آرشیو مطالب
لینک دوستان
لینک های مفید |
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |