پارسي يار
شبکه اجتماعي پارسي زبانان [نسخه آزمايشي]
شبکه اجتماعي پارسي زبانان [نسخه آزمايشي]
RSS
آسمان بچه هاي خدا
بچه هاي خدايي
پيام هاي برگزيده مجله پارسي نامه اتاق پيشنهادات پارسي نامه همه‌ي پيامهاي پارسي يار
آسمان بچه هاي خدا
بچه هاي خدايياستان قم / قم
پيام هاي برگزيده مجله پارسي نامه اتاق پيشنهادات پارسي نامه همه‌ي پيامهاي پارسي يار
برگزيدگان مجله در فروردين 1404
1 - در انتظار آفتاب
سي رتبه برگزيده بر اساس تعداد کل پيام در مجله
1 - آواي روستا
2 - « لنگرودي »
3 - *ابرار*
4 - ذره بين زنده
5 - * گل نرگس *
6 - تبسم بهار ♥
7 - قافيه باران
8 - خادمة الشهدا
9 - علي در کلبه درويشي
10 - محمد_عابديني
11 - ياسيدالکريم
12 - هما بانو
12 - * کميل *
13 - .:راشد خدايي:.
14 - *بنت فاطمه*اظهر
15 - گلهو قطعه اي ازبهشت
16 - انديشه نگار
17 - *زهرا.م
18 - مجنون الحسين ع
19 - *ميثم*
20 - ||عليرضا خان||
21 - شبستان نور
22 - * هاتف *
23 - در انتظار آفتاب
24 - «امير معظم»
25 - *قاصدك*
26 - ♥ ح. بالايي
27 - ساعت يك و نيم
27 - محمد جواد س
28 - شهريار کوچه ها
28 - مهسا خانوم
29 - ميراب عطش
30 - قلمدون
30 - *سحربانو*
+
روزي جمعه ها را پياده روي خانوادگي نامگذاري ميکردند و جايزه اش ماشين بود وملت ميدويدند تا زودتر برسند (که بماندحسن هايش) اما حالا همه پياده روي ميکنند نه با پا بلکه با دل ،جايزه اش فقط نگاه آقاست محدوديتي ندارد خواه پا داشته باشي يا نه چشم هايت نوري دارند يا نه اين خط پاياني ندارد همه برنده اند ...
راهي هسين ايشالله؟ - خادمة الشهدا
سلام اگه خدا قسمت کنه اين حقير روسياه زير سايه زايرين پاک و نوراني آقا رهسپار هستم - آسمان بچه هاي خدا
خوش ب سعادتتون..سلام پر ِ از شرم ِ ما رو هم ب ارباب برسونيد...سفرتون پر برکت... - خادمة الشهدا
http://parsiyar.ir/banoyedashteroya/Feeds/9047970/ - هما بانو
+[وبلاگ]
يک نگاه
@};- الّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم@};- - سعيد عبدلي
+[وبلاگ]
دعاي مادرم پير شده
@};- الّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم@};- - سعيد عبدلي
+
خواهران و برادران پارسي بلاگي حقير روسياه با دعاي خير شما عازم کربلا هستم بزرگي فرمودند هرقدم را به نيابت از دوستان و شهدا و رفتگان برداريد که فيض اش به همه خواهد رسيد انشاالله. هرکس دوست داره به نيابت اموات و عزيزانش يا خودتون دراين مسير قدمي برداشته بشه اسم مجازيشو بده من انشاالله اگه لايق بودم اداي دين ميکنم. يا علي
2 نظر ديگر ...
التماس دعا....... - زندگي كارواني
سلام بر شما، التماس دعا - شبستان نور
2 نظر ديگر ...
سلام..خوش به سعادتتون: )....التماس دعا.. - DARYAEI
سلام به همه دوستان بزرگوار. انشاالله که بزودي قسمت دلهاي اسموني خودتون بشه و براي حقير دعا کنيد. يا علي - آسمان بچه هاي خدا
+
کاش ميشد به همان حال و هوا بر گرديم
*به زمين و به زمان شهدا برگرديم*
دور باشيم از آيينه خود بيني مان*
کاش ميشد که دوباره بخدا برگرديم*
کاش ميشد که دوباره بخدا برگرديم*
من شما رو يادمه.يادمه باهاتون دوست بودم - جالينوس
سلام . بله منم هرچند بخاطر مشکلات کمتر بيام ولي بياد دوستان هستم. - آسمان بچه هاي خدا
منم ديگه خيلي کمتر ميام - جالينوس
+
*خطاب به داعشي ها*
*آنها که قصد حمله به کربلا را دارند*
*ما از سبوي شاه دين مجنون و مستيم*
*برگرد تا سربند يا زهرا(سلام الله) نبستيم*
+
*من به عشقت اسير ميميرم*
*پيش پايت حقير ميميرم*
*چون نهالم اگر نباري تو*
*به خدا در کوير ميميرم*
يا اباصالح المهدي...
@};- - سعيد عبدلي
+
*اي جانباز پنهان شده در زير سقف تيره خانه اي آنکه سرفه هايت تو را از شهردورکرد*
*خواسته ام امشب تنها قربت توست.در غربتم.مرا درياب*
احسنت - .:سلمان فارسي:.
+
*سرفه امانش نداده بود !*
*چه مي‌توانست بگويد*
*وقتي تمامِ فهمِ يک شهر از جانباز *
*سهميه دانشگاه است*
*وبعد از مرگ،شايد اسم يک کوچه*
سلام؛ بي نظير نوشتيد، کاش بي نظير درکشان کنيم! @};- - .:سلمان فارسي:.
+
*ارميتا*
*امروز او هم به مدرسه رفت
به عمويش گفته : عمو به من قول بده ، وقتي بزرگ شدم و دانشمند شدم ، اونوقت آدم
بدا اومدن شهيدم کردن ، من رو ببر پيش بابام خاک کن
(يه نقل از کتاب شهيد علم، دفتردوم ،ص92)*
+
*رفته بودند شناسايي. شب قبل ابرها كنار رفته بودند. ماه همه جا را روشن كرده بود. مجبور شده بودند بمانند. وقتي برگشتند خيلي گرسنه بودند. افتاده بودند توي سفره و مي‌خوردند. يكي از بچه‌ها كه قد كوچكي هم داشت جلو آمد و خيلي عادي گفت: «دوستان اگر تركيديد، ما رو هم شفاعت كنيد.» بقيه هم مي‌خنديدند. هم به حرف او هم به خوردن بچه‌هاي اطلاعات*
^ 93/3/29
+
... بعد از مراجعت شان به ايران، حاج احمد به ما مي گفت: من خيال مي کردم خودم آدم جسوري هستم؛ اما حاج همّت پاک روي دست ما زده بود. روز تظاهرات، او يک سري از اين تصاوير کوچک برچسب دار حضرت امام را توي جيب دشداشه ي خودش گذاشته بود. هرچند لحظه يک بار، کاغذ پشت يکي از آنها را جدا مي کرد و در حالي که برچسب را کف دستش مخفي کرده بود، به طرف مامورين پليس سعودي مي رفت، دست در گردن آنها مي انداخت و با آنها
نگو معانقه کردن براي حاج همّت، بهانه اي بود تا بتواند خيلي راحت تصوير حضرت امام را به پشت کلاه کاسکت سفيد رنگ مامورين پليس سعودي بچسباند! پليس هاي بينوا هم که از علت خنده ي شديد مردم بي خبر بودند، دايم به آنها چشم غرّه مي رفتند. آن روز، با اين ترفند زيرکانه ي حاج همّت، حدود پنجاه - شصت نفر از مامورين قلدر سعودي، ناخواسته و ندانسته به توفيق تبليغ تصويري حضرت امام مفتخر شدند! - آسمان بچه هاي خدا
▌► | ► | ◄