پيام
+
*درخرابه نشسته ...در انتظار بابا...در خيال خودش بر روي زخم هايش مرهم اميد گذاشت ناله نداشت صورتش کبود شده ...غصه نميخورد پاهايش... نميدانم با خودش چه فکر ميکرد .. شايد دستي بر روي موهاي پريشانش کشيد تا بابا غصه اش را نخورد شايد داشت فکر مي کرد چگونه در آغوش بابا برود و نميدانم در روياي کمر خميده اش در انتظار چگونه بابايي بود اما هر چه بود خوب ميدانم نميداست قرار است او بابا را در آغوش بگيرد...*

*زينب...
91/9/12
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
فهرست برترین کاربران از نظر بیشترین پیام های منتخب شده از سوی دبیران مجله پارسی نامه.
30 رتبه برگزیده
بیشتر
برچسب های پرکاربرد