پيام
+
*(سردار عارف شهيد مصطفي چمران)*
*اي خداي بزرگ،اي ايده آل غايي من،اي نهايت آرزوهاي بشري،عاجزانه در مقابلت به خاک مي افتم،تو را سجده مي کنم،مي پرستم،سپاس مي گويم،ستايش مي کنم که فقط تو،آري فقط تو اي خداي بزرگ شايسته سپاس و ستايشي،محبوب بشري،فقط تويي،گمشده من تويي.ولي افسوس که اغلب تظاهرات فريبنده وزودگذر دنيا را به جاي تو مي پرستم.به آن ها عشق مي ورزم وتو را فراموش مي کنم!*

انجمن خيريه
91/7/18
آسمان بچه هاي خدا
*گرچه نمي توانم آن را هم فراموشي (بنامم)چون يک زيبايي يا يک تظاهر فريبنده نيز جلوه توست ومسحور تجليات تو شدن نيز عشق به ذات توست.*
*من هرگاه مفتون هرچيز شده ام،دراعماق دل خود،به تو عشق ورزيده ام،بنابراين اي خداي بزرگ،تو از اين نظر مرا سرزنش مکن.فقط ظرفيت وشايستگي عطا کن تا هر چه بيش تر به تو نزديک شوم*
آسمان بچه هاي خدا
*و در راه درازي که به سوي بوستان بي انتها وابدي تو دارم،اين سبزه ها و خزه هاي ناچيز نطر مرا جلب نکند واز راه اصلي باز ندارند.*
*در دنيا به چيزهاي کوچکي خوشحال مي شوم که ارزشي ندارند و از چيزهايي رنج مي برم که بي اساسند.اين خوشحالي ها و ناراحتي ها دليل کم ظرفيتي من است.*
آسمان بچه هاي خدا
*هنوز گرفتار زندان غم و اندوهم. هنوز اسير خوشي و لذتم....کمند دراز آمال وآرزو،بال وپرم رابسته،اسيروگرفتارم کرده و با آزادي،آري آزاديِ واقعي خيلي فاصله دارم.*
آسمان بچه هاي خدا
*ولي ا ي خداي بزرگ،درهمين مرحله اي که هستم احساس حقارت مي کنم که تو مانند راهبري خردمند مرا پند واندرز مي دهي ،آيات مقدس خود را به من مي نمايي و مراعبرت مي دهي!چه بسا که در موضوعي ترس و وحشت داشتم و تو مرا کمک کردي.چيزهايي محال وممتنع را جنبه ي امکان دادي وچه مواقع که به چيزي ايمان واطمينان داشتم ولي تو آن را ازمن گرفتي و دچار غم و اندوهم کردي و به من نمودي که اراده و مشيت هر چيز به دست توست..*