• وبلاگ : بچه هاي خدايي
  • يادداشت : مولايم ببخش..
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    يا صاحب الزمان"عج"يک جکعه بيا به جمکران دل ما

    سلام:

    خيلي زيبا بود....

    در پناه حق موفق باشيد...

    به منم سر بزنيد خوشحال ميشم...

    باعرض سلام و خسته نباشيد و تبريک اعياد شعبانيه

    دانشجوي جامعه شناسي هستم.موضوع پايان نامه م روتحليل محتواي "وبلاگ هاي مهدوي" انتخاب کردم.

    اگر مايل به همکاري در اين پروژه هستيد لطفا ظرف چند روز آينده آمادگي خودتون رو از طريق ايميل يا کامنت اعلام بفرماييد .متن مصاحبه يا پرسش نامه براي شما ارسال خواهد شد.قلمتون پايدار.عطيه پاک آيين

    متن زيبايي بود، موفق باشيد.
    وقت کردي به منم يه سر بزن، همسنگر
    پاسخ

    سلام . ممنونم از حضور گرمتان لطفتان مستدام. حتما باعث افتخاره مهمان شدن در سنگر معنوي شما.
    تورا از بين گل هايي که در تنهايي ام روييد با حسرت جدا کردم

    و تو در پاسخ آبي ترين موج تمناي دلم گفتي:

    دلم حيران و سرگردان چشماني است رويايي

    ومن تنها براي ديدن زيبايي آن چشم

    تورا در دشتي از تنهايي و حسرت رها کردم

    همين بود آخرين حرفت و من بعد از عبور تلخ و غمگينت

    حريم چشمهايي را به روي اشکي از جنس غروب ساکت و نارنجي خورشيد وا کردم

    نميدانم چرا رفتي،نميدانم چرا ،شايد خطا کردم

    و تو بي آنکه فکر غربت چشمان من باشي ،نميدانم کجا،تا کي،براي چه؟

    ولي رفتي و بعد از رفتنت باران چه معصومانه ميباريد

    و بعد از رفتنت يک قلب دريايي ترک برداشت

    و بعد از رفتنت رسم نوازش در غمي خاکستري گم شد

    و گنجشکي که هر روز از کنار پنجره با مهرباني دانه بر ميداشت

    تمام بالهايش غرق در اندوه غربت شد

    و بعد از رفتن تو آسمان چشم هايش خيس باران بود

    و بعد از رفتنت انگار کسي حس کرد ،که من بي تو تمام هستي ام از بين خواهد رفت

    کسي حس کرد که من بي تو هزاران بار خواهم مرد

    و بعد از رفتنت دريا چه بغضي کرد.........................................................................

    کسي فهميد تو نام مرا از ياد خواهي برد

    ومن با آن که مي دانم تو هرگز ياد من را با عبور خود نخواهي برد

    هنوز آشفته ي چشمان زيباي توام برگرد

    ببين که سرنوشت انتظار من چه خواهد شد

    ومن بعد از اين همه طوفان و وهم و پرسش و ترديد

    کسي از پشت قاب پنجره آرام وزيبا گفت:

    تو هم در پاسخ اين همه بي وفائيها بگو

    در راه عشق و انتخاب آن خطا کردم

    و من در حالتي ما بين اشک و حسرت و ترديد

    کنار انتظاري که بدون پاسخ

    ومن در اوج پائيزي ترين ويراني يک دل

    ميان غصه اي از جنس بغض کوچک يک ابر

    نمي دانم چرا؟ شايد به رسم عادت پروانگيمان باز

    براي شادي و خوشبختي باغ قشنگ آرزوهايت

    "دعاکردم"
    پاسخ

    سلام . بسيار زيبا و عالي بود . خيلي زيبا . موفق باشيد و بسيار متشكرم..
    کاربر گرامي، سلام
    در تاريخ جمعه 19 خرداد 91 نوشته (مولايم ببخش..) شما به فهرست نوشته هاي برگزيده در مجله پارسي نامه افزوده شده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.
    پاسخ

    سلام . سپاسگذار...